عشق را زنده نگه دار که برمیگردم
دو سه روزی هم اگر چه تحمّل سخت است
تکیه کن بر تن دیوار که برمیگردم
بس کن این سرزنش "رفتی و بد کردی "را
دست از این خاطره بردار که برمیگردم
گفته بودی که به شب چشم به راهم بودی
به همان دیده ی بیدار که برمیگردم
بین ما پیشترک هر سخنی بود گذشت
راهیت میشوم این بار که برمیگردم
پشت در را اگر انداخته ای حرفی نیست
به شب و پنجره بسپار که برمیگردم
امید مهدی نژاد