دلـنــشــیـن

... شبهای شعرخوانی من بی فروغ نیست

دلـنــشــیـن

... شبهای شعرخوانی من بی فروغ نیست

Sonnet 13

هنوز هم که هنوز است عاشق ماهم

ولی بدون تو مهتاب را نمیخواهم

برای آمدنت گرچه راه کوتاه است

هنوز هم که هنوز است چشم در راهم

سلام... روز قشنگی است... دوستت دارم ...

چقدر عاشق این جملههای کوتاهم

هوای بودن یک عمر با تو را دارم

منی که دلخوش دیدارهای گهگاهم

برای گفتن یک حرف عاشقانه فقط

اسیر سختترین زخمهای جانکاهم

بدون تو همهء لحظهها به این فکرند

که تیغ را بگذارند بر گلوگاهم

 

مرتضی کردی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد