تـا نـشـنـوی حـکـایـت ِ حـالـی خـراب را
یک لحظه صبر کن نـرو از پیش من ببیـن
در چشـم مـن نمـایـش ایـن اضطـراب را
بـعـد از تـو با تـمـام وجـود ش به گردنـم
خواهـد فـشـرد خاطره هایـت ، طنـاب را
بـا بـوسـه هـای آخـرت انـگـار ریـخـتـی
در قـلـب مـن حـرارت حـسـی مـذاب را
حـالا کـه بـا تـو تـا تـه دنـیـا نمی روم
با مرگ می روم ، بچشم طعم خواب را
شاید که مشکل ام فقط اینگونه حل شود
از مـن مـپـرس عـلـت ایـن انـتـخـاب را ...
مرضیه خدیر
* پـلـک های مرطـوب مـرا بـاور کـن
ایـن بـاران نـیـسـت که میـبـارد
صـدای خستـه ی مـن است که از چشمـانـم بـیـرون میـریـزنـد...
** چیز مهمی نیست آقـا ، کاملا خوبـم
دارم بـرای قـاب عکست میـخ می کوبـم
بر روی این دیـوار سـرد لعنتی ، یا نـه...!
روی دل دیـوانـه ی همـیـشـه آشوبـم...