تا پر نگیرم چون کبوتر در هوایت
پروازت از من شوق بودن را گرفته
دیگر به چشمم تا ابد خالیست جایت
مانند چین بعد از عبور قوم چنگیز
جا مانده بر ویرانه هایم رد پایت
ای کاش مثل فیلم های عاشقانه
میشد که من مال تو باشم در نهایت
دامن مکش از دست آن ماهی که امشب
جان میسپارد در حریم دستهایت
بیهوده میکوشم تو را از خود بگیرم
هرشب که می دزدم خودم را از صدایت...
بهاره سالار آبادی