دلـنــشــیـن

... شبهای شعرخوانی من بی فروغ نیست

دلـنــشــیـن

... شبهای شعرخوانی من بی فروغ نیست

Sonnet 90

چگونه می شود از تو به هر بهانه گذشت؟!

ز ناخـدای غـزل‌ هـای شاعـرانـه گذشت؟!!

به فصل سـرد و سیـاه فـراق عـادت کرد

از آفتـاب وجودت در این کرانـه گذشت؟

به آسمان سراسر ستاره دل خوش کرد

از التهاب نفس‌ های عاشقانه گذشت؟!

به خواب پر زده از چشم عاشقان سوگند

نمی توان ز خیال تو خودسرانه گذشت

اگر چه عشق مرا هیچ‌کس نخواهد داشت

ولی چه سود که باید از این فسانه گذشت...


سمانه گودرزی



* می دانم

  پشت هر لبخندت

  زخمی به دردهایم می زنی

  و این که چه قدر دوستت دارم

  هیچ فرقی برایت ندارد


  و زنی که شکسته تر از قبل

  دنبال تکه های بودنش در تو  می گردد

  چیزی به خرد شدنش نمانده است ...

  منیره حسینی


** من بمانم یا که نه ؟! تکلیف را معلوم کن

    نیست دیگر بیش از این وقت درنگ دیگری

    اصغر عظیمی مهر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد