دلـنــشــیـن

... شبهای شعرخوانی من بی فروغ نیست

دلـنــشــیـن

... شبهای شعرخوانی من بی فروغ نیست

Sonnet 82

رفتی که من از غصه بمیرم ، به جهنــم

یا روز و شب آرام نگیرم ، به جهنـــم

بی بال و پرم ، رفتن تو فاجعه ساز است

هرچند به دام تو اسیرم ، به جهنـــم

گفتی که مقصر من ِ بی حوصله هستم

بگذار همین را بپذیرم ، به جهنـــم

رفتی و مهــــم نیست برایم که بگویند

معشوقه ی یک پستِ حقیرم ، به جهنـــم

کم کم دلِ من از تب و تاب تو می افتد

یادآوریِ دیر به دیرم ، به جهنـــم

ای کاش که تصمیم به برگشت نگیری

حتی اگر از غصه بمیرم ، به جهنـــم


ندا تیگریس



* بـــرو

  فقط بـــرو

  مثل خیابانی یکـطرفه

  که هیچ راه برگشتی ندارد


  من هم می روم

  به جـهنــم

  اینجا

  جای خالی توست

  که آتشـم می زند

  منیره حسینی

Sonnet 79

خیره ام در چشمِ خیست حسرتم را درک کن

قبله ام باش عاشقانه ، نیتم را درک کن

ای که رویایت دلیل گُنگِ عصیانم شده ست

شعرهایم ، گریه هایم ، خلوتم را درک کن

عشق را بر شانه ی اسطوره ها باریده ام

ردِّ اشکِ نیمه شب بر صورتم را درک کن

غرقِ آغوشت شدم عریانی ام تسلیم توست

تا ابد می خواهمت  این حالتم را درک کن

روزهای بودنم  با تو  علامت خورده است !

توی تقویمم بمان وُ عادتم را درک کن

گرچه نقش ِمنفی ام را خوب ایفا کرده ام

در غزل ها جنبه های مثبتم را درک کن

از قرارم با تو یک عمر است که آواره ام !

لا اقل دلشوره های ساعتم را درک کن


صنم میرزازاده نافع



* نمی دانـم ...

  چرا بین این همه آدم

  دلم به تـو پیله کرده

  شاید فقط با تـو

  پــروانــه می شـوم


** در جنگ با تـو

    من به تنهایی

    یک لشکر / شکست خورده ام

    منیره حسینی

Sonnet 74

هرگز نبودی تا ببینی دردهایم را

وقتی گمان کردی که بی تو سرخوش و مستم

وقتی نفهمیدی که در چشم تو گم بودم...

حالا ببین بی تو کجای زندگی هستم!

سنگین تر از روح من افتادی در این بن بست...

دیگر برای رفتن از رویای من دیر است

نه! تو نباید از نگاهم دورتر باشی...

برگرد! در قلبم برایت جای کافی هست...


نرگس شمس



* می ترسم ،

   اگر بروی

  با کدام کلمه به لکنت نیفتم

  و اگر برگردی

  حروف خرد شده ی کدام واژه را

  جمع کنم

  منیره حسینی


** نه بی اعتمادم نه بی اعتنا، فقط خسته از این همه دوری ام

    دلم خونه از این همه فاصله، ببخشید چند وقته اینجوریم

    ببخشید اگه پا به پاتم هنوز، ولی بودنت مرده تو باورم

    اگه از من ِ بعد تو خسته م و اگه از من ِ خسته عاشق ترم

    بردیا تیموری

Sonnet 62

هرگز نخواستم که بگویم تو را چه قدر

عاشق شدم؟ چه وقت؟چگونه؟چرا؟چقدر؟!

هرگز نخواستم که بگویم نگاه تو

از ابتدای ساده این ماجرا چقدر ـ

من را شکست،ساخت،شکست و دوباره ساخت!

من را چرا شکست؟ چرا ساخت؟ یا چقدر...؟

هرگز نخواستم به تو عادت کنم ولی

عادت نبود حسی از آن ابتدا چقدر

مانند پیچکی که بپیچد به روح من

ریشه دواند و سبز شد و ماند تا ... چقدر ـ

 تقدیر را به نفع تو تغییر می دهند

اینجا فرشته ها که بدانی خدا چقدر -

خوبست با تو،با همه بی وفائیت

قلبم گرفته است،نپرس از کجا؟ چقدر؟!

قلبم گرفته است؟سرم گیج می رود

هرگز نخواستم که بدانی تو را چقدر...



نغمه مستشار نظامی



* تا به بلندی فکر می کنم

  پلکم می پرد

  پرت می کند حواسم را به پنجره ات

  که امروز

  عشق

  پشت آن پرده ی ضخیم چه هوس کرده است


 اگر در  را با همین پنجره به رویم بسته باشی

 چه کنم؟


 اگر

 پاگرد خانه ات

 تنها به پشت بام برسد چه؟


 این جا سقوط آزاد است

 .

 .

 .

 .

 چقدر معطلم صدایم کنی!


 « منیره حسینی »

Sonnet 50

پشت این واژه های طولانی ، جسدم پشت پیکری پیداست

متولد نمیشود دیگر؛حس من...لای دفتری پیداست

من واین زخم های آلوده ...من و این بغض های آماده

دست وپا میزنم ولی افسوس ؛توی چشم تو خنجری پیداست

آه این گیسوان تب کرده ؛چشم هایت چرا نمی فهمند

من پریشانم وپر از تشویش بغضم از زیر روسری پیداست

من تو را با تمام خود خواهیت! من تو را با تمام دلتنگی م...

کاش تنها تو سهم من بودی....عدل این نابرابری پیداست

گرچه فرقی نمیکند دیگر ؛تو عذابم دهی ؛بمیرانی...

به تو هی فکر میکنم تنها؛لحظه هایی که دلبری پیداست

دستهای تو مال من دیگر؟!...دست های تو مال من ؛هرگز..

وحقیقت همیشه این بوده ؛اینکه با او تو بهتری پیداست!

نه نیازی به جمله یی داری؛نه هوایی برای جاماندن!

چشم داری به آسمان اما؛اینکه با من نمی پری پیداست...

چمدان سفر چرا بستی ؟ توبمان این منم که خواهم رفت!

باید از خانه ی تو دل بکنم ؛جای دستان دیگری پیداست...



بهار حق شناس


* با من شکوهی داشتی، با او نخواهی داشت

  قصری که جای جغد شد ویرانه خواهد شد

  مهدی فرجی



** با کناری ات

            کنار نمی آیم

                    کنار می روم

  منیره حسینی