ترسیم خواهی شد میان ناله، بی تاخیــر
خط خورده ای شاید؟ تمـام شهر فهمیدند
با زجه های زخمی ات هم میشوی درگیر
این رسم دنیا نیست چشمت را ببندیو....
هی بغض..خون گریه..یک عالمه تصویر
دنیا برای هردوتامان تنگ و تاریک است
تاریخ می رقصد ، میان این همــه زنجیــر
خاموشیم را ، محض دنیای تو رو کردم
من یک زنم یک زن که می نالدازاین تقدیر
وا مانده ام از خاطراتی گنگ و نامفهــوم
او می رود و جاده هـا هستنــد بی تقصیـر
شفـاف تر بنویس غــم مویه ات را چون
طوفان خشمت می شود با روح من درگیر
اعظم اکبری
کـافـر شـدن بهــانـه ی خوبـی است نازنـیـن
شـاعـر شـدم بـخـاطــر آغــوش تــو ولـی ...
از تـو رسیده است به من چند نقطه چین ...
نقطه به نقطه می کشی ام سمـت پرتـگـاه
حالا شـدم به سایـه ی پشـت سـرم ظـنـیـن
بـاور نـکـردنـی است که پشـت نـگـاه تــو ...
گـرگـی است با لبـاس خوشـایـنـد در کـمـیـن
از مـن گذشتـه است که هـمـبـازی ات شوم
دل خـوش کـنـم به وعـده ی دیـدار واپـسـیـن
مـحـتــاج هـیـچ گـونــه مـحـبــت نـمی شـوم
حـتـی اگــر عـصــا بـشــود مــار آسـتـیــن
آب از سـرم گـذشـتــه وجـبــهــا بــخــاطــرت
سر رفـتـه است از دل مـن تـرس کفـر و دیـن
دیـگـر قـسـم نـخـور کـه بـرایــت مـهـم شـدم
آورده ام بـه بــازی پــنــهــانِ تــو یــقــیــن
دل حـکـم می کـنـد کـه مـرا تـرک می کـنـی
مـن می روم پـلـنـگ شوم مـاهِ شـب نشـیـن
مهدی نژاد هاشمی
خاک بر چشم حریفی که دهد بازی ما
صائب
** آب
از سـرِ شـعـرم گـذشـتـه اسـت ...
بــگــذار...
هـمـه چـیـز را بـبــرد
حـتــی
خـیـالــت را ...
اعظم اکبری
*** می روم بـی خـبـر ایـن بـار خـیـالـت راحـت
تــو بــمــان بـا دگــران یــار خـیـالــت راحـت
سهـم تـو پنجره هایی که تـو را می خواهند
سهـم مـن این همـه دیـوار خـیـالـت راحـت
بـعـد از این یـاد تـو و بغـض مـن و خاطـره ها
نـه امــیــدی و نـه دیــدار ، خـیـالـت راحـت...
بی شک به دست باد شکستند جامها
وقتـی که یک ستـاره نـدارم چـه فایـده
هر شـب بجـای مـاه بـیـایـد به بـامـها
قـلـب به خون تپـیـده مـا را حـلال کرد
می خواست اجتنـاب کنـد از حـرامـها
شـعرم حـرام شد که به پای تـو ریختم
مانده است ننـگ عشـق برایم به نامـها
این قهوه های تلخ کسی را نمی کشند
از بـس که زهـر نـاب چشیـدنـد کامـها!
گفتند او هنوز به عشق (تـو) مبتلاست!
اصـلا به مـن نمی خورد ایـن اتـهامـها!
نغمه مستشار نظامی
این وصله ها
به من
به تو
نمی چسبد !
اعظم اکبری
** نمی رسـند به هـم دسـت اشتیـاق تـو و مـن
که تو همیشه همانی ، که من همیشه همینم
محمد علی بهمنی
*** میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
تـرک کـام خود گرفتـم تا برآیـد کـام دوسـت
حافظ